تقوا، عقل و حکمت؛ سه گوهر گران‌بها در وجود آیت‌الله حسن‌زاده آملی / معنای «خَيْرًا كَثِيرًا» در قرآن 
کد خبر: 4011074
تاریخ انتشار : ۱۵ آبان ۱۴۰۰ - ۱۸:۴۸
حسن بلخاری بیان کرد:

تقوا، عقل و حکمت؛ سه گوهر گران‌بها در وجود آیت‌الله حسن‌زاده آملی / معنای «خَيْرًا كَثِيرًا» در قرآن 

رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی اظهار کرد: همه کسانی‌که درباره آیت‌الله حسن‌زاده آملی مطالعه کرده‌اند، می‌دانند که سیره وی در باب تقوا مثال‌زدنی بود و در قلمرو حکمت، از جمله حکمای جامع تمدن ما هستند و بر فلسفه، حکمت، هیئت، ریاضیات، نجوم، هندسه و حتی ادبیات و گفتن شعر و آشنایی به رموز اشعار مولانا و حافظ تسلط داشتند.

حسن بلخاری، رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی

به گزارش خبرنگار ایکنا، مراسم گرامیداشت چهلمین روز درگذشت آیت‌الله حسن حسن‌زاده آملی، امروز شنبه ۱۵ ‏‌ آبان‌ماه، از سوی انجمن آثار و مفاخر فرهنگی برگزار شد. 
 
حسن بلخاری، رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی در این مراسم به ایراد سخنرانی پرداخت و گفت: دو سه سال قبل که انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، مراسم بزرگداشت آیت‌الله‌العظمی جوادی‌آملی را برگزار کرد، در شرح خصال ایشان، هم مقالتی نگاشتم و هم مطلبی را در سخنرانی عرض کردم و آن هم همنشینی ذاتی سه گوهر بی‌نظیر در اندیشه و تمدن اسلامی شامل گوهرِ تقوا، عقل و حکمت است. شاید در قلمرو مفهومی، این سه گوهر معانی متفاوتی را داشته باشند، اما در قلمرو ریشه و لغت، نسبت جوهری با همدیگر دارند؛ مسئله‌‌ای که اینها را پیوند می‌دهد نیز این است که هر سه لغت به معنای منع است.
 
وی اظهار کرد: حکمت به تعبیر راغب اصفهانی، در «مفردات» از لگام گرفته شده که برای کنترل و هدایت اسب است. تکلیف عقل و تقوا هم روشن است که به معنای حفظ کردن و نوعی خودنگاه داشتن هستند. بنابراین اگر یک عالمِ علمِ لغت، به جانِ این سه واژه اشاره کند، متوجه می‌شود که هر سه به نگاه داشتن یا پابند بر پای نهادن هستند. معتقدم این نسبتی که از لحاظ لغوی بین این سه کلمه وجود دارد، می‌تواند مبنای یک استنتاج گوهری باشد؛ بدین معنا که تقوا در ذات خود اگر به حقیقت باشد، عقل و حکمت را هم دارد. این همنشینی فوق‌العاده مهم است و هرکسی صاحب تقوا باشد، یقین بدانید صاحب حکمت و عقل هم هست.
 
سه گوهر عالمان حقیقی در تمدن اسلامی
 
بلخاری یادآور شد: عالمان حقیقی در تمدن اسلامی صاحب این سه گوهر هستند. بر بنیاد حکمت جوهری‌شان، عقلانیتی در اندیشه و تعلیم‌شان وجود دارد که مثال‌زدنی است. همچنین تقوایی در گفتار، کردار و خصال آنها وجود دارد که این هم مثال‌زدنی است. بنده در آن جلسه حضرت آیت‌الله جوادی‌آملی را یکی از مثال‌های همنشینی عقل و تقوا و حکمت دانستم و در اینجا بنا دارم مرحوم مغفور حسن‌زاده آملی را نیز مصداق این موضوع بدانم. همه کسانی‌ که در باب ایشان مطالعه کرده‌اند، می‌دانند که سیره وی در باب تقوا مثال‌زدنی بود و در قلمرو حکمت، از جمله حکمای جامع تمدن ما هستند و بر فلسفه، حکمت، هیئت، ریاضیات، نجوم، هندسه و حتی ادبیات و گفتن شعر و آشنایی به رموز اشعار مولانا و حافظ تسلط داشتند. این جنس جدی حکمت در تمدن اسلامی است.
 
رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی تصریح کرد: در قرآن کریم آمده است: «يُؤْتِي الْحِكْمَةَ مَنْ يَشَاءُ ۚ وَمَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْرًا كَثِيرًا ۗ وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ؛ خدا فیض حکمت را به هر که خواهد عطا کند، و هر که را به حکمت و دانش رسانند درباره او مرحمت و عنایت بسیار کرده‌اند، و این حقیقت را جز خردمندان متذکر نشوند» (بقره/ 269) اگر در قرآن، حکمت معروف به خیرِ کثیر است، بیانگر این است که اگر به کسی حکمت بدهند، عقل و تقوا هم می‌دهند یا شاید تقوای آنها سبب می‌شود مشمول این رحمت الهی قرار گیرند. آن کسی که در جوهر خود، طلب حکمت را بپروراند، این شخص در سیره عملی خود، هم قطعاً گرایش عقلی به فلسفه و هم عرفان عملی و هم عرفان نظری پیدا می‌کند و عاملیت در مبانی رمزگونه عرفانی دارد. این ویژگی ذاتی و جوهری حکمت است.
 
معنای خَيْرًا كَثِيرًا 
 
وی گفت: «خَيْرًا كَثِيرًا» در قرآن بیانگر جامعیت مفهوم حکمت و آثار گران‌بها و بی‌نظیر آن است. حال اگر به مجموعه آثار و تألیفات جناب استاد حسن‌زاده آملی نگاه کنید، به این مسئله پی ‌می‌برید که ایشان از نمادهای آن است؛ مثلاً یک همت عالی در پرداختن به «فصوص الحکم» ابن عربی داشتند. این کتاب از جمله کتب عظیمی است که حاوی شگرف‌ترین معانی در تمدن اسلامی به ویژه در حوزه عرفان و حکمت است و قطعا کسی که با علامه حسن‌زاده آملی انسی داشته و با آثار ایشان آشنا باشد می‌داند که ایشان نگاهی ویژه به فصوص الحکم داشتند.
 
بلخاری تأکید کرد: همچنین به آثار ابن سینا، خواجه نصیر، مولانا، ملاصدرا و حافظ توجه داشتند و خوشا به حال تمدنی که چنین بزرگانی را در دل خود پرورانده که عاشقان حقیقی می‌توانند از آنها خرمن خرمن معنا برگیرند. کسانی‌که در حوزه آن خیرِ کثیرِ حکمت به دانش‌ها و علوم مختلف نظر دارند، آن دانش‌ها را در حاقِ حقیقی خودشان مورد ادراک قرار می‌دهند. از درگاه حضرت حق‌تعالی خواستارم روح ایشان با علما، اولیا و عرفا مأنوس و محشور شود.
 
حجت‌الاسلام قادر فاضلی، استاد حوزه و دانشگاه نیز در این نشست اظهار کرد: مرحوم علامه حسن‌زاده آملی، هم شاعر، هم ریاضیدان، منجم، فقیه، مفسر و عارف بود و مصداق این شعر است «آنچه خوبان همه دارند تو تنها داری». بنده سال‌ها در محضر مرحوم علامه حسن‌زاده آملی بودم و از محضر ایشان بهره‌ می‌بردم. البته آشنایی بنده با ایشان از طریق کیهان فرهنگی بود که اوایل دهه شصت چاپ می‌شد. 
 
وی ادامه داد: در هر شماره‌ای با یکی از شخصیت‌ها مصاحبه می‌شد و در یکی از این شماره‌ها با استاد حسن‌زاده مصاحبه شده بود که با خواندن آن به ایشان علاقه پیدا کردم، لذا به درب منزل علامه حسن‌زاده رفتم و گفتم که می‌خواهم از محضر شما استفاده کنم که فرمودند شما از دور آب می‌بینی، اما به نزدیک که بیایی سراب می‌بینی، اما گفتم به هر حال به شما نیازمند هستیم. 
 
در ادامه، حجت‌الاسلام قادر فاضلی یادآور شد: شرح «فصوص الحکم» از سال 1365 شروع شده و سال 1368 به پایان رسیده است. ما 482 جلسه این کتاب را از اول تا آخر در محضر مرحوم استاد حسن‌زاده آملی خواندیم. خاطرات بسیار خوبی هم با ایشان داریم که ان‌شاء‌الله بنا داریم تحت عنوان «یادنامه علامه» چاپ کنیم. 
 
همچنین منوچهر صدوقی سها، عضو شورای علمی انجمن آثار و مفاخر فرهنگی در این مراسم به ایراد سخنرانی پرداخت و گفت: یکی از دایی‌های بنده که از طلاب زمان مرحوم بروجردی در قم بودند و بعدها کارمند دولت شده و به مازندران منتقل شده بود، در آمل خدمت مرحوم استاد حسن‌زاده برای تربیت اخلاقی رسیده بودند. دایی بنده که اخیراً از دنیا رفتند، ارادت واقعی نسبت به مرحوم استاد حسن‌زاده داشتند، لذا ما هم با ایشان بیشتر آشنا شده و موجباتی فراهم شد که در قم در منزل ایشان نزدیک به مدرسه سعادت خدمت علامه حسن‌زاده برسم.
 
اساتید مرحوم حسن‌زاده آملی
 
وی ادامه داد: درباره اساتید مرحوم استاد حسن‌زاده باید عرض کنم که صرفاً در محدوده فلسفه و عرفان، تا جایی که بنده می‌‌دانم، وقتی از آمل به تهران تشریف می‌آورند، خدمت شیخ محمد تقی‌آملی می‌رسند که در نزد اهل علم از طراز اول فقها و علما بوده‌اند و ظاهراً آشنایی ایشان با اساتید تهران از طریق مرحوم محمدتقی آملی بوده است. همچنین خدمت شیخ علی‌محمد جولستانی می‌رسند و خودشان چند بار به تلمذ در محضر ایشان اشاره کرده‌اند. همچنین از محضر علامه شعرانی بهره برده‌اند. مرحوم الهی قمشه‌ای و محمدحسین فاضل تونی، از دیگر اساتید مرحوم حسن‌زاده آملی در تهران بوده‌اند. بعد از اینکه به قم مشرف می‌شوند، ارتباط‌شان بیشتر با دو برادر جلیل‌القدر یعنی مرحوم علامه طباطبایی و سیدمحمدحسن الهی بوده است.
 
صدوقی سها تصریح کرد: از روز اولی که درس خوانده‌ایم، به ما گفته شده علم انسان‌ها نوعاً علم حصولی است که از بیرون بر درون انسان نقش می‌بندد، لذا عرفان نظری نمی‌تواند حقیقت علم باشد بلکه حقیقت علم، آن تطور نفس انسان به علمیت است و اینکه ذات انسان تبدیل به علم شود. تا جایی که بنده می‌‌دانم استاد ‌حسن‌زاده این را از سیدمحمدحسن الهی، برادر بزرگوار مرحوم علامه طباطبایی گرفته بودند.
 
وی در پایان سخنان خود گفت: نکته دیگر درباره شرح فصوص الحکم است. متأسفانه امروزه زیاد می‌شنویم که ایشان مطالبی را در آنجا آورده‌اند که بسیار در معرض بدگویی واقع شد، اما کسانی که از این کتاب بد می‌گویند، متوجه یک معنا نبوده و نیستند و آن این است که اگر بنده چیزی را به عنوان یافته خودم خدمت دیگران عرض می‌کنم، ممکن است دیگران آن را قبول نداشته باشند و باید با دلیل، آن را رد کنند و صرفاً دنبال بدگویی نباشند، اما اگر من کتاب شخص دیگری را شرح کردم، آیا نباید تصور کنید که ممکن است مطلبی در آنجا بیاورم که مطلوب خود بنده هم نباشد، چراکه بنده شارح هستم و استقلالی ندارم و صرفاً حرف دیگری را بسط می‌دهم. لذا ممکن است استاد حسن‌زاده مطالبی را از ابن عربی بیان کرده باشند. بنابراین کسی حق ندارد اینچنین بر ایشان ایراد بگیرد، چراکه مرحوم استاد حسن‌زاده صرفاً شارح بوده‌اند. بنابراین چنین روشی که برخی در پیش گرفته‌اند، نباید حالت همگانی پیدا کند، چراکه کار درستی نیست.
انتهای پیام
captcha